Avail Yourself Sefiller Devised By Victor Hugo Distributed In Hardcover
is a couple of years since I read and reviewed this book, I asked a question in a spoiler, "How come Valjean never recognised Thénardier no matter how many times he met him" And just now I had an ahha moment and realised it was because Victor Hugo himself might well have had prosopagnosia.
How did I get to this I reviewed Oliver Sacks' sitelinkOn the Move and made a point about his prosopagnosia, face blindness, I have it too.
It just struck me that although it is very odd for the hero never to recognise his enemy, if the author had prosopagnosia he wouldn't think it at all strange that Valjean might have people he never recognised as well as those he always did and those he sometimes did because that's how it is with face blindness.
Of course, I will never know for sure, but it makes more sense to me to think of it this way.
I loved this book, I was expecting something somewhere between Trollope's extraordinary writing and Zola's wonderful stories and I got it! Great literature indeed, and what a character Jean Valjean is.
His story is almost biblical, one of redemption, One who travels the path from evil to good with scarcely a stumble but many an obstruction along the way.
Hugo uses the book, much as Tolstoy liked to do, to expound his personal philosophy and also the condition of the
peasants, les miserables.
If you like classics and sagas, its a good holiday book.
Start before you go, read it on the plane, a little by the pool and when lying on the beach, and then when you get home, there will still be more to read about these people who are your friends and family now.
BookfromBooks Les Misérables, Victor Hugo
Les Misérables is a French historical novel by Victor Hugo, first published in, that is considered one of the greatest novels of theth century.
In the Englishspeaking world, the novel is usually referred to by its original French title,
However, several alternatives have been used, including The Miserables, The Wretched, The Miserable Ones, The Poor Ones, The Wretched Poor, The Victims and The Dispossessed.
Beginning inand culminating in theJune Rebellion in Paris, the novel follows the lives and interactions of several characters, particularly the struggles of exconvict Jean Valjean and his experience of redemption.
عنوانهای چاپ شده در ایران: ژان والژان بینوایان نویسنده: ویکتور هوگو انتشاراتیها: مطبعه ایران جاویدان بدرقه جاویدان امیرکبیر توسن نگته گنینه فنون قصه جهان نما سمیر آسو افق هفت سنگ پیروز سکه اسب سفید سروش مشر قره دبیر گاج پارسه آبان مهر سپیده معراجی توسن فنون بنیاد ادبیات فرانسه تاریخ نخستین خوانش: در ماه مارس سالمیلادی آخرین بار در ماه ژوئن سالمیلادی
عنوان: بینوایان نویسنده: ویکتور هوگو مترجم: حسینقلی مستعان تهران مطبعه ایران پاورقیسپس به صورت کتاب در ده جلد و سپس در پنج جلد چاپ دیگر تهران جاویداندر دو جلد چاپ دیگر تهران امیرکبیردر دو جلدص چاپ دیگرچاپ چهاردهمشانزدهمشابک دورههفدهمهجدهمشابک دوره دوجلدینوزدهمبیستمبیست و سومبیست و چهارمچاپ دیگر تهران بدرقه جاویداندر دو جلد موضوع داستانهای نویسندگان فرانسه سدهم
مترجمین دیگر متن کامل خانمها و آقایان: نسرین تولایی و ناهید ملکوتی تهران نگاهدر دو جلد شابک دوره:عنایت الله شکیباپور در دو جلد چاپ دیگر تهران گنینهدر دو جلد چاپ دیگر تهران فنوندر دو جلد چاپ دیگر تهران قصه جهان نمادر دو جلد وص کیومرث پارسای تهران سمیردر پنج جلد شابک دورهمحمد مجلسی تهران نشر دنیای نودر چهار جلد جلد یک فانتین جلد دو فانتین جلد سه ماریوس جلد چهار ژان والژان چاپ سوممرضیه صادقی زاده تهران آسودر دو جلد شابک دورهمینا حسینی تهران فرارویدر دو جلد شابک دورهمحسن سلیمانی تهران افقدر دو جلد چاپ دومچاپ ششموحیده شکری گرگان هفت سنگدر دو جلد
مترجمین دیگر متن خلاصه شده: گیورگیس آقاسی تهران پیروزدرص چاپ دیگر تهران سکهدرص فریدون کار اسب سفیددرص محمدباقر پیروزی درص سروشبهروز غریب پور نشر قرهرص شابکمهدی علوی تهران دبیر درص چاپ سومشایسته ابراهیمی تهران گاجدرص صدف محسنی تهران پارسهدرص مصطفی جمشیدی امیرکبیر از ترجمه مستعان درص سبحان یاسی پور آبان مهردرص اسماعیل عباسی تهران سپیده درص الهه تیمورتاش تهران سپیدهدرص چاپ دوم سالشهاب تهران معراجی درص امیر اسماعیلی تهران توسندرص عنایت الله شکیبا پور تهران فنون سالدرص ابراهیم رهادرص ابراهیم زنجانی با عنوان ژان والژان ذبیح الله منصوری تهران بنیاد سالدرص چاپ سوم
نمیدانم, یادم نمانده این کتاب را چندبار خوانده ام. در کودکی نسخه های کوتاه شده و خلاصه ی داستان را و آخرین بار چند سال پیش بود باز هم ترجمه جناب حسینعلی مستعان را خواندم اگر بگویم مدهوش شدم راه به سوی گزافه نبرده ام ویکتور هوگو بزرگترین شاعر فرانسه در سده ی نوزدهم میلادی و شاید بیش از همین جمله باشند که بنوشتم ایشان با بزرگواری با انقلابی بزرگ زندگی کردند و عمری طول کشید تا بینوایان را نوشتند یادم مانده جمله ای که نمیخواهم بنویسم بیشترش شاید از یادم رفته باشد نیز تا فراموش نکرده ام نوشته باشم که همین داستان بینوایان نیز همچون بیشتر شاهکارهای جهان چند لایه دارد ژان والژان و ژاور دو شخصیت رمان ژان والژان مردی است که بیست سال از عمرش را در زندان با اعمال شاقه بگذرانده مردی است که قانون او را مجازات کرده و پس از آن که دوره ی مجازاتش تمام شده جامعه او را طرد نموده اسقف میریل او را مییابد و درک میکند که والژان نیاز به امید دارد نیاز به بازگشت دارد پس به او امید میدهد و برش میگرداند از آن پس ژان والژان مظهر خدای مسیحی میشود مردی که در باقیمانده ی عمرش کاری جز عشق ورزیدن حتی به کسانی که از آنها بیزار است نمیکند در برابر او ژاور مردی است که به گفته ی خود در تمام عمر حتی یک قانون را هم نشکسته است مردی است که تمام هم و غمش اجرای قانون است تا جاییکه آنگاه که خود مرتکب جرمی میشود با سرافکندگی خود را معرفی میکند تا به سزای کارهایش برسد این دو شخصیت یکی نماد خدای مسیحی و آن دیگری نماد خدای یهودیان است بارها باهم درگیر میشوند یکی از درگیریها بر سر فانتین است زنی روسپی که شاید شباهتی به مریم مجدلیه داشته باشد ژاور بی آنکه به گریه زاری فانتین گوش دهد و یا به دختر کوچک او کوزت اهمیتی بدهد او را محکوم به شش ماه زندان میکند اما والژان با اینکه فانتین به او اهانت میکند و به رویش تف میاندازد دستور آزادی او را صادر میکند یکی هیچ نرمشی در برابر قانون شکنی نشان نمیدهد و آن دیگری آغوشش را برای گناهکار میگشاید یکی دیگر از تنشها در پایان داستان است جاییکه والژان آغوش خود را برای خود ژاور میگشاید با اینکه توانایی کشتن ژاور را دارد او را زنده رها میکند ژاور نمیتواند این رفتار را تاب آورد و درک کند گیج میشود او که تا آندم همه چیز را با دیدی انعطاف ناپذیر میدید دچار تزلزل میشود میبیند که مردی قانون شکن توانسته مرد بزرگی شود میبیند که هم بازداشت کردن آن مرد اشتباه است و هم بازداشت نکردنش بشکستن قانون است نهایتا نمیتواند دوگانگی را تاب آورد و بپذیرد خود را در رودخانه ی سن میاندازد و خودکشی میکند و اینگونه از دیدگاه ویکتور هوگو خدای یهودیت میمیرد و خدای مسیحیت زنده و باقی میماند
تاریخ بهنگام رسانی هجری خورشیدی هجری خورشیدی ا. شربیانی.