Snag The Seed Beneath The Snow Articulated By Ignazio Silone Expressed As Softcover

است گیرا که ایتالیای دوران فاشیسم موسولینی را به تصویر می کشد. گرچه ایدئولوژی های چپ یا هر نوع ایدئولوژی دیگری را قبول ندارم ولی این کتاب و دیگر کتاب های سیلونه را بسیار دوست داشتم و به او به عنوان یک نویسنده خوب احترام می گذارم. Fonte Wikipedia sitelink wikipedia. org/wiki/Ilseme
Spoiler
"Pietro Spina, un intellettuale comunista già protagonista del precedente romanzo Vino e pane, continua le sue peripezie in una società dittatoriale.
Per Silone, tuttavia, anche sotto il peso della tirannide, la vita resiste e sopravvive, analogamente a quel seme che, ricoperto dalla neve, non muore e che sarà pronto a spuntare.


La nonna, Donna Maria Vincenza, cerca di salvare Pietro: tornato al suo paese natale, dopo essersi scontrata col rifiuto del figlio Don Bastiano, l'anziana chiede aiuto al notabile della contrada, Don Coriolano, affinché si rechi a Roma a chiedere il perdono governativo per il ribelle.
Ma Pietro, uomo integro e impegnato moralmente, respinge la grazia, Dopo aver vissuto a lungo in una spelonca dove ha ricevuto aiuto dal sordomuto Infante, egli va a vivere ospite di Simone.
I due, assieme a Infante, nel frattempo rintracciato da Pietro e condotto a vivere presso di loro, intrecciano un forte legame di amicizia basato sulla vita a contatto con la natura e ai margini della società.
Nel timore che il suo nascondiglio venga rivelato dalla famiglia avversaria degli Spina, Pietro ripara nel paesino di Acquaviva, alloggiando sotto mentite spoglie in un albergo qui nasce l'idillio con Faustina, giovane donna già conosciuta in gioventù e oggetto del suo amore segreto.
Frattanto, Infante è arrestato perché ritenuto colpevole di aver contraffatto con punti interrogativi le scritte inneggianti al regime fascista presenti sui muri del paese.
Pietro si mette alla sua ricerca, nonostante l'intervento di Don Severino lo preghi di accogliere nuovamente con sé Faustina per poi mettersi con lei in viaggio e coronare il loro sogno d'amore rifacendosi una vita all'estero.
Ma l'attaccamento per la sorte dello sventurato cafone sordomuto prevale e, raggiunto Infante, nel frattempo uscito di galera, lo consegna al padre Giustino emigrante rientrato dall'America.


L'epilogo è tragico. Pietro scopre Infante quale autore del parricidio e, in un gesto estremo di sacrificio e altruismo, si consegna ai Carabinieri in vece del reo consentendogli la fuga, si autoaccusa del delitto che non ha commesso.
"

In una atmosfera fuori dal tempo e dallo spazio si aggira uno strano personaggio, Non e' un borghese ma nemmeno un proletario, non e' giovane ma nemmeno vecchio, e' ricco ma vuole fare il povero, e' ricercato dai Carabinieri ma non fa nulla per restare al sicuro.
Pietro Spina, personaggio ricorrente nei romanzi di Silone, intellettuale marxista ma forse sarebbe meglio dire socialpauperista in fuga, percorre le strade della natia Marsica, di ritorno dalla clandestinita' all'estero, cercando di evitare gli sbirri fascisti che lo ricercano come agitatore.
Con una scrittura pastosa e allegorica che rimanda al realismo magico di altre latitudini e epoche, ci viene descritta un'Italia stretta tra il bigottismo cattolico rurale e il rampante conformismo di regime, dove i cafoni, poveri contadini scalcagnati, i veri personaggi principali, conducono la propria bigia esistenza senza nemmeno dubitare che esista qualcosa di meglio, forse senza nemmeno volerlo sapere.
Un'esistenza piu animalesca che altro, lontana da ogni parvenza di umana consapevolezza, feroce con chiunque osi aprire qualche spiraglio, Tutto in un paesaggio aspro, desolato ma al tempo stesso da amare per le sue piccole e commoventi sorprese, una natura che nonostante la sua primordiale ostilita' consente ai suoi miseri figli di campare.
اکثر جاها عنوان میشه که ادامه نان و شرابه
ولی به نظرم اصلا در حد و اندازه نان و شراب نیست
این کتاب دنبالهی کتاب نانوشراب ه. اگر نان و شراب رو خونده باشید حتما خاطرتون هست که پایانش باز بود. یعنی پیتروسپینا به دل کوه زد و کریستینا به دنبالش و صدای زورهی گرگها پایان دهندهی این سکانس بود.
حالا در این کتاب ما با پیترویی متفاوت روبرو میشیم. پیترو که یه مبارز هست مجبور شد تا از میان کافونها یا همون دهقانها فرار کنه. او به دل جماعت دهقان زده بود تا اونها رو از حقوق خودشون آگاه کنه اما دید تمام اونچه در تئورى میگنجید در عمل محلی از اعراب نداره. پس از فرار پیترو مجبور شده در یک آغل مخفی بشه و تنها همصحبتش یک الاغ و یک پسر کرولاله. خب این تصویر بیشباهت به دانهای زیر بف نیست. این تشبیه بینظیر سیلونه و مواجههی پیترو به مثابهی یک مبارز گوشهنشین با اینفانتهی کرولال که حکم جامعهی کافونها رو داره سرشار از استعارهست.
اینفانتهی کر و لال استعارهای از جامعهی دهقانهاست. اوکه پسرکی بدسرپرسته توسط سایر هممحلیهاش به کار و بیگاری گمارده میشه تا اینکه پیترو مسئولیت او رو برعهده میگیره با او ارتباطی انسانی برقرار میکنه و تلاش میکنه او رو از حقوقش آگاه کنه. این دقیقا تمام آن چیزی هست که پیترو در این عزلت به دست آورده. متوجه شده که با مبارزهی صرف نمیتونه بر هیچ ایدئولوژىای پیروز بشه با اینکه ایدئولوژى خاصی رو تو مغز کسی فرو کنه. او فهمید که برای به ثمر نشاندن تلاشهاش لازمه پای دانهای که کاشته بشینه. باید صبوری کنه و بهش برسه. همیشه نباید با تیشه و شمشیر به جنگ درخت تناور ظلم رفت گاهی لازمه دانهای زیر پای اون در دل خاک بنشانی تا با رشد درست و منطقیش آفتی بشه بر جان نهاد ظلم.
.
من پیتروی دانهی برف رو بیشتر از نان و شراب دویت داشتم. کلا شخصیتهایی که شک میکنند و ساختار مانوس رو زیر سوال میبردند در قلب من جایگاه ویژهای دارند. پیترو یا سیلونهی عزیزشخصیت محبوب من خواهی موند. دانهزیربرف ۱۹۴۰
اثر اینیاتسیوسیلونه
ترجمه مهدیسحابی
کتاب دانه زیر برف دنباله کتاب نانوشراب است و بهتر است پیش از خواندن آن در ابتدا نان و شراب را مطالعه کنید. زیرا در این کتاب بخش های مهمی از کتاب نان و شراب برای شما فاش می شود و بهتر است از سرگذشت شخصیت های داستان آگاهی داشته باشید تا بتوانید کتاب را بهتر هضم کنید.
وقایع این کتاب در زمان حکومت موسولینی اتفاق می افتد. یعنی زمانی که کافون ها یا همان دهقان های تهی دست زندگی سختی دارند و تا حدی ضعیف شده اند که توانایی انجام هیچ کاری را ندارند. پیتروسپینا قهرمان اصلی داستان در کتاب قبلی سعی داشت که به کافون ها کمک کند و در پی کارهای انقلابی بود. اما مجبور به فرار شد. با فرار پیترو به کوه و رفتن کریستینا به دنبال او کتاب نان و شراب به پایان رسید.
در دانه زیر برف می خوانیم که جسدی زیر برف پنهان شده است. همه تصور می کنند که این جسد متعلق به پیترو سپینا است زیرا کسی نمی داند کریستینا نیز به دنبال او روانه شده است. اما افرادی که از موضوع آگاه بودند با پیدا نکردن جسد پیترو متوجه می شوند که او زنده است. از جمله این افراد مادربزرگ پیترو یعنی دناماریاوینچنزا است که برای پیدا کردن نوه خود دست به کار می شود. داستان دانه زیر برف از اینجا آغاز می شود.

مادربزرگ در ابتدای داستان به سراغ پسر خود می رود تا از او کمک بگیرد اما کمکی از عموی پیترو دریافت نمی کند و دلایل مخصوص به خود را دارد. اما مهمترین نکته بازگشت پیترو سپینا نزد خانواده است. اما پیترو سپینای جدید هیچ شباهتی با پیتروی نان و شراب ندارد و به کل عوض شده است. او دیگر علاقه ای به فعالیت های انقلابی ندارد و نجات مردم را در چیز دیگری می بیند. در واقع او روش مبارزه خود را تغییر داده است.

در خلاصه پشت کتاب دانه زیر برف آمده است که دانه زیر برف مبارزه یک سوسیالیست علیه فاشیست است که در این کتاب نه در جهات جغرافیایی بلکه در عمق روح و اندیشه مارزه ادامه پیدا می کند. محتوا اصلی
Snag The Seed Beneath The Snow Articulated By Ignazio Silone Expressed As Softcover
رمان متحول شدن همین جوان سوسیالیست پرشور است که مانند دانه ای که پوشیده از برف است در زیر خاک قرار دارد و رشد می کند. رشد می کند و به آگاهی در مقیاسی وسیع تر می رسد.
شخصیت پیترو سپینا تقریبا مشابه با شخصیت نویسنده است. فردی که سال های زیادی از عمر خود را وقف مبارزه با فاشیسم کرد اما ناگهان چنان در خود فرو رفت و رفتاری عارفانه در پیش گرفت. حتی از عارفان نیز این میزان تفکر و تامل ساخته نیست.

کتاب دانه زیر برف در کنار کتاب نان و شراب دو اثر بسیار خواندنی و تامل برانگیز هستند که روح انسان را تحث تاثیر خود قرار می دهند. هر سوالی که در کتاب پر شور نان و شراب برای خواننده مطرح شده است در این رمان آرام و عمیق به آن پاسخ داده شده است.
در کتاب قبلی پیترو سعی دارد کافون ها رابه مبارزه تشویق کند اما نتیجه ای عکس می گیرد. از این رو روش مبارزه خود را تغییر داده و از این به بعد در کنار کافون ها قرار می گیرد و سعی می کند که آن ها را درک کند. بی شک شما پس ار خواندن دو کتاب نان و شراب و دانه زی برف شگفت زده خواهید شد و این دو کتاب تا مدت ها در ذهن شما باقی خواهند ماند.
اینیاتسیو سیلونه این کتاب را مهمترین کتاب خود می داند و درمورد آن می گوید: تنها کتابی است که جرئت می کنم گاهی تکه هایی از آن را بخوانم.

۱۴۰۱/۰۴/۲۷ ۱۳:۲۰
امتیاز من: ۵ از ۵

೫ ೫,