τίτλος δεν είναι καθόλου τυχαίος. Πώς γεννιέται η βία Το πού μπορεί να οδηγήσει ακούγεται λίγο οξύμωρο η βία άλλωστε προκαλεί βία αλλά ο Böll εισχωρεί λίγο βαθύτερ για να καυτηριάσει την ασυδοσία του τύπου. Με μια γραφή δημοσιογραφική του ΒΒC όχι της Bild την οποία δεν κατονομάζει, βέβαια, αλλά περιγράφει με τέτοια ακρίβεια που είναι σαν να το κάνει, αποστειρωμένη και εντελώς απαλλαγμένη από συναισθηματισμούς, καταφέρνει να προβληματίσει όχι, όμως, και να συγκινήσει. Φαντάζομαι αυτό έγινε ηθελημένα και με μεγάλη συνέπεια ως προς το περιεχόμενο του βιβλίου που σκοπό έχει να καταγγείλει την παραπληροφόρηση. This is an astonishing little novella, The most striking contrast to the Flanagan sitelinkThe Unknown Terrorist which treats the same subject of a woman exposed to the savagery of the media after it turns out that the man she spent the night with is a wanted criminal, is the tone.
Flanagan wrote a competent thriller, but Böll uses the reports of the state prosecution, the police and Katharina's defence lawyers to create a dry, meticulous, straight narrative of the events of four days.
But despite this sober intent, there are many ironic little asides, comments both on this undertaking of transcribing events into printed words, which is what is actually being exposed as fraudulant and highly questionable when undertaken by the print media, and on the events and people involved themselves.
Katharina herself is also a remarkable creation: she is loyal and truthful and virtuous, and the act of murder seems to liberate her.
She looks forward to living a life much closer in essence to that of her lover, now that both are in prison.
She looks forward to their coming out of prison, also roughly at the same time, when they will both still be young enough to start over.
The person who seems to be destroyed by events is the lawyer who was Katharina's employer and who also undertook her defence.
The newspaper that is pilloried here still distorts and misconstrues and misrepresents, I wonder if the readership is a little less guileless now The voice of this novel was something new to me: it is written in the form of a report, apparently reserved and unbiased, which presents the slow but effective process of Katharina Blum's public humiliation by police and press.
It all begins with a murder I'm not sure this may be considered a spoiler, because it comes in the first pages of the novel:
On Sunday evening at almost the same hour to be precise, at about:P.
M. she rings the front door bell at the home of Walter Moeding, Crime Commissioner, who is at that moment engaged, for professional rather than private reasons, in disguising himself as a sheikh, and she declares to the startled Moeding that at about:noon that day she shot and killed Werner Tötges, reporter, in her apartment, and would the Commissioner kindly give instructions for her front door to be broken down and the reporter to be "removed" for her part, she has spent the hours between:noon and:P.
M. roaming around town in search of a remorse that she has failed to find,
It is an excerpt that speaks for the whole narration: its writer sticks to the facts, using a detached, informative tone, but underneath the dry language there is a lot of humor, the opinions are stated between the lines and the reader is left to his/her own devices to issue a conclusion.
Katharina, an intelligent and hardworking girl who comes from a disjointed family, is brought in the spotlight after her brief association with a man considered a bank robber.
In the course of four days, her meticulously rebuilt life is shattered to pieces by police interrogations and defamatory articles in The News.
With police, every detail of her life must be accounted for, petty secrets are brought up to light, her intimacy and honor are trampled.
The press makes everything appear in a different light, distorts the statements and facts, issues farfetched suppositions, with no concern for the individual whose life they are destroying.
Not only Katharina, but also those who stand by her are subjected to vilification in the newspaper, The reporters are not the solely responsible for this there are also the influential people who stand in the shadow, deciding who must be protected and who must be thrown to the wolves.
There is no end to this kind of story, though, One isolated act of justice, condemned by law as is it, won't change a thing press resembles the mythological Hydra: for each head cut off it grows two more, just as poisonous and deadly.
The freedom of the press is a two sided blade, شاهكار تنها كلمه ايست كه در وصف اين كتاب ميتوانم به كار ببرم. ابروي از دست رفته ي كاترينا بلوم بي نظير است چه از نظر تكنيك نوشتاري و چه از لحاظ داستان گويي. . حالا ميبينم كه چه تعداد كتاب خوب وجود دارد كه مهجور مانده اند.
بل اين كتاب را در نقد روزنامه نگاري نا مسئولانه كه فقط به فكر تيراژ بيشتر و در خدمت ارباب قدرت هستند نوشت. روزنامه هايي كه به اسم ازادي قلم هر خزعبلي را به خورد ملت ميدهند. او حتي انتقادي هم به مردم دارد كه در بزرگ شدن چنين روزنامه هايي شريك هستند
او در ابتداي كتاب نوشته:
افراد و اتفاقات اين داستان همگي تخيلي هستند. اگر انچه نگاشته شده با شيوه عمل روزنامه نگاران بيلد Bild شباهت دارد عمدي يا اتفاقي نيست بلكه اجتناب ناپذير است.
در همين ابتدا او يك متلك به روزنامه بيلد المان كه روزنامه اي زرد و پر حاشيه و پرفروش ترين روزنامه المان است انداخته است. روزنامه بيلد مختص عوام و بي سوادان المان است و با تيراژ چند ميليوني تاثير به سزايي بر اذهان عمومي المان دارد
هاينريش بل در برهه اي با روزنامه بيلد بر سر

دفاع از گروهي درگير ميشود تا انجا كه كار به دادگاه ميكشد. بل در ان زمان مقاله اي بر عليه بيلد در روزنامه اشپيگلكه رسانه روشنفكران و تحصيل كرده ها بود چاپ ميكند كه سر و صداي زيادي به پا ميكند
همه بخوبي ميدانيم كه رسانه چه قدرت مخربي ميتواند داشته باشد و اگر دست اهلش نباشد قادر است چه فجايعي به بار بياورد. بل به زيبايي عملكرد انها را نقد ميكند
كاترينا بلوم زنيست ٢٧ سالهاو از طبقه فقير جامعه ست. . پدرش مرده و مادرش در بستر بيماري به سر ميبرد. كاترينا ولي با برنامه ريزي دقيق و انضباط كاري به سرعت در شغلش كه خدمت كاري و ميهمانداري در مجالس است پيشرفت ميكند. او به دليل تعهد و صداقت در كارش نزد كارفرمايانش كه همگي از طبقه مرفه هستند محبوب ميشود و انها به نحوي به او در پيشبرد شرايط زندگي اش كمك ميكنند. همين باعث ميشود كه كاترينا در ٢٧ سالگي و با شغل خدمت كاري بتواند خانه اي تقريبا مدرن به صورت قسطي و اتوموبيلي شخصي بخرد
كاترينا كه مطلقه است زني زيبا و خوش اندام استبا اينحال روابط چندان راحتي با مردان ندارد. او خجالتي ست و از ارتباط با مردان هراس داردزيرا او رابطه با انها را تنها زماني دوست دارد كه پاي عشقي اتشين در ميان باشد. به همين دليل دوستانش او را امل يا خواهر روحاني صدا ميكنند
ولي زندگي براي كاترينا كه هيچوقت هم نوازشگر نبوده ناگهان تبديل به فاجعه اي تمام عيار ميشود. او در انظار عمومي تبديل به زني هرزهفاحشهخرابكاربي مبالات و. . ميشود. ماجرا چيست
كاترينا در بعد از ظهر ٢٠ فوريه ١٩٧٤ به قصد شركت در يك ميهماني از خانه خارج ميشود. و ٤ روز بعد خودش را به پليس معرفي و اقرار به قتل روزنامه نگاري به نام توتگس در خانه اش ميكند. در روز مهماني او با مردي غريبه به نام لودويگ گوتن اشنا ميشود و به رقص با او ميپردازد و موجبات تعجب دوستانش را فراهم ميكند. گوتن ولي ظاهرا فرديست خلافكار و تحت تعقيب پليس. انها پس از پايان ميهمانيشب را در خانه ي كاترينا ميگذرانند. پليس خانه او را تحت نظر ميگيرد ولي وقتي وارد عمل ميشود گوتن فرار كرده است. پليس كاترينا را دستگير ميكند و به جرم همكاري و فراري دادن يك جاني او را به اداره پليس ميبرند.
روند تحقيقات و بازجويي پليس و مهم تر از ان وارد شدن روزنامه بل در تمام كتاب از اسم ان استفاده نميكند به ماجرا در اين ٤ روز باعث ميشود كه موضوع كاترينا تبديل به مهمترين خبر روز المان شود و اخبار مربوط به او و خانواده اش با عكس و تيترهاي بزرگ در صفحه اول روزنامه چاپ شود.
روزنامه با قلب واقعيتتحريف صحبتهاي ديگرانچاپ اخباري بر پايه حدس و گمانبر چسب زني خطاب كردن كاترينا با اسمهايي مانند فاخشهخائن و. . صادر كردن حكم درباره اوبه وسط كشيدن سابقه و گذشته كاترينا و خانواده اش انهم به دروغپر رنگ كردن نقش افرادي كه تاثيري زيادي در ماجرا ندارند ولي از حاميان كاترينا هستند مانند صاحب كارانشاقا و خانم بلورناناديده گرفتن يا كم رنگ كردن نقش افرادي كه تاثير زيادي در بحراني شدن شرايط كاترينا داشته اند مانند سرمايه داري كه سعي در ايجاد ابطه با كاترينا داشته و. . باعث ميشود كاترينا به سمت يك فروپاشي عظيم روحي رواني پيش برود و نه تنها او بلكه زندگي نزديكانش مانند مادرشاقا و خانم بلورنا و دوستش الزه دستخوش تغييرات اساسي شود. بل به زيبايي سوق داده شدن يك نفر به سمت خشونت و ارتكاب انرا جلوي چشمان ما به نمايش در اورده.
راوي داستان را بر اساس ٣ منبع براي ما گزارش ميكند.
كتاب در ابتدا شما را به صورت جدي به چالش ميكشد. . مدام مجبوريد به عقب برگرديد و تاريخها يا شخصيتهايي را چك كنيد. و مدام از روابط جديدي كه كشف ميشوند شوكه ميشويد. تعداد شخصيتها با وجود حجم كم كتاب بالاست و همين تا حدودي شما را سرگردان ميكند. شخصيتها با يكديگر روابط پيچيده و در هم تنيده اي دارند يا حداقل بهتر است بگوييم نحوه اي كه بل داستان را روايت ميكند اينچنين پيچيده است.
قسمتهايي از تحريف شدن صحبتهاي ديگران درباره كاترينا توسط روزنامه:
كاترينا انساني بسيار فهميده اما سرد و نچسب است جمله از يكي از صاحب كاران قبلي تبديل ميشود به:كاترينا به سردي يخ و ويرانگر است
يا
من يك وكيل هستم و خوب ميدانم چه كسي قادر به جنايت كردن هست و چه كسي نيستاز دكتر بلورناوكيل و صاحب كار فعلي كاترينا تبديل ميشود به:
او احتمالا قادر به انجام كارهاي جنايي است
كتاب ٢ بار توسط مرحوم شريف لنكراني انتشارات خوارزمي و حسن نقره چي انتشارات نيلوفر به چاپ رسيده است,
ترجمه ي اقاي نقره چي پيچيدگي كتاب و لحن گزارش گونه ي بل را بخوبي در اورده هرچند كه در بعضي جاها مشكلات ويراستاري دارد. .