Grasp سالهاست که مردهام Developed By حسین پناهی Classified In Brochure
تعالی
پا بر تیغ کشیدن در تمامی آثار حسین پناهی عزیز احساس میشود. روحش شاد و مرگ مردن نیست :
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست !
من مردگان بی شماری را دیده ام
که راه میرفتند
حرف میزدند
سیگار می کشیدند
و خیس از باران
انتظار و تنهایی را درک می کردند
شعر می خواندند
می گریستند
قرض می دانند
قرض می گرفتند
میخندیدند
و گریه میکردند, . . عنوان: سالهاست که مرده ام شاعر: حسین پناهی مشخصات نشر: تهران دارینوش بهاردرصفحه شابک:موضوع: شعر معاصر شاعران ایرانی قرنم درد فقر و انزوا من زندگي را دوست دارم
ولي از زندگي دوباره مي ترسم!
دين را دوست دارم
ولي از كشيش ها مي ترسم!
قانون را دوست دارم
ولي از پاسبان ها مي ترسم!
روز را دوست دارم
ولي از روزگار مي ترسم! حسین پناهی به ساعت نگاه میکنم
حدود سه نصفه شب است
چشم میبندم تا مباد که چشمانت را از یاد برده باشم
و طبق عادت کنار پنجره میروم
سوسوی چند چراغ مهربان
و سایه های کش دار شبگردان خمیده و خاکستریه گسترده بر حاشیه ها
و صدای هیجان انگیز چند سگ
و بانگ آسمانیه چند خروس
از شوق به هوا میپرم چون کودکیم
و خوشحال که
هنوز معمای سبز رودخانه از دور برایم حل نشده است
آری از شوق به هوا میپرم و
خوب میدانم
سالهاست که مرده ام Salhast Ke Mordeam It's Many Years That I'm Dead, Hossein Panahi
Hossein Panahi Dezhkooh bornAugustdiedAugustwas an Iranian actor and poet.
تاریخ نخستین خوانش: ماه ژوئن سالمیلادی
عنوان: سالهاست که مرده ام شاعر: حسین پناهی مشخصات نشر: تهران دارینوش بهاردرصفحه شابک:چاپ دومچاپ چهارمچاپ پنجمشابک:موضوع: شعر معاصر شاعران ایرانی قرنم
این جایم
بر تلی از خاکستر
پا بر تیغ میکشم
و به فریب هر صدای دور
دستمال سرخ دلم را تکان میدهم, . . سیاه سیاهم
با زرد هماهنگم کن استاد!
گاه حجم یک کلاغ
کنتراست یک تابلو را حفظ میکند
به ساعت نگاه میکنم حدود سه نصفه شب است
چشم میبندم تا مباد که چشمانت را از یاد برده باشم
و طبق عادت کنار پنجره میروم
سوسوی چند چراغ مهربان
و سایه های کشتزار شبگردان خمیده و خاکستری گسترده بر حاشیه ها
و صدای هیجان انگیز چند سگ
و بانگ آسمانی چند خروس
از شوق به هوا میپرم
چون کودکیم
و خوشحال که هنوز
معمای سبز رودخانه از دور برایم حل نشده است
آری از شوق به هوا میپرم و
خوب میدانم
سالهاست که مرده ام, . . حسین پناهی
ا. شربیانی حسین پناهی دژکوه در روستای دژکوه از توابع شهر سوق شهرستان کهگیلویه در استان کهکیلویه و بویراحمد متولد شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسه ی آیت الله گلپایگانی رفته بود و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی اش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت می کرد. تا اینکه زنی برای پرسش مساله ای که برایش پیش آمده بود پیش حسین می رود. از حسین می پرسد که فضله ی موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاش ام بود افتاده است آیا روغن نجس است حسین با وجود اینکه می دانست روغن نجس است ولی اینرا هم می دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی خرج سه چهار ماه خانواده اش را باید تامین کند به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دورروغن دیگر مشکلی ندارد. بعد ا حسین پناهی دژکوه در روستای دژکوه از توابع شهر سوق شهرستان کهگیلویه در استان کهکیلویه و بویراحمد متولد شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسه ی آیت الله گلپایگانی رفته بود و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی اش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت می کرد. تا اینکه زنی برای پرسش مساله ای که برایش پیش آمده بود پیش حسین می رود. از حسین می پرسد که فضله ی موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاش ام بود افتاده است آیا روغن نجس است حسین با وجود اینکه می دانست روغن نجس است ولی اینرا هم می دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی خرج سه چهار ماه خانواده اش را باید تامین کند به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دورروغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسه ی هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامه نویسی را گذراند. پناهی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامه های خودش ساخت که مدت ها در محاق ماند. با پخش نمایش دو مرغابی درمه از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی می کرد خوش درخشید و با پخش نمایش های تلویزیونی دیگرش طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت. نمایش های دو مرغابی درمه و یک گل و بهار که پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود بنا به درخواست مردم به دفعات از تلویزیون پخش شد. در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد او یکی از پرکارترین و خلاق ترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود. به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده نحوه خاص سخن گفتن سادگی و خلوصی که از رفتارش می بارید و طنز تلخش بازیگر نقش های خاصی بود. اما حسین پناهی
بیشتر شاعربود. و این شاعرانگی در ذره ذره جانش نفوذ داشت. نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشداین مجموعه ی شعر تا کنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ شد و به شش زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است. وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ و در سن ۴۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت. sitelink.